آشنايي كلي با مديریت دانش
.
- سلسله مراتب دانش در چهار مرحله به پیش میرود
داده Data
اطلاعات Information
دانش (دانايي) Knowledge
خرد Wisdom
…………………………..
- به تعاریف مربوط توجه کنید
داده – همچون اعداد
اطلاعات – الگــوی خــاص به دادهها
دانش – اطلاعاتی که می توان به آن عمل کرد
خرد – اقداماتی که منجر به تصمیمگیری و بهبود میگردد
……………………………….
- مفهوم داده:
داده ها، حقایق و اعدادی هستند که از آنها اطلاعات به دست میآید.
برای مثال داده میتواند شامل آمار، فهرست اقلام و فهرستی از اسامی و آدرسها باشد.
- مفهوم اطلاعات:
زمانی که داده ها به منظور خاصی بشکلی منطقــی سازمانـــدهی می شوند تبدیل به اطلاعات ميگردند.
ميزان صحيح اطلاعات در زمان مناسب يك عامل مهم براي انجام انواع كارها ميباشد.
- مفهوم دانش:
+ دانش استنتاج کردن و شناخت الگوهای نامعمول، روندهای پنهان و استثنائات داده و اطلاع است. دانش ایجاد یک مدل ذهنی از الگو یا روند است که می تواند با درجهای از قابلیت اعتماد و پیشبینی در یک زمینه خاص به کار گرفته شود.
+ دانش مخلوط سیالی از تجربیات، ارزش ها، اطلاعات موجود و نگرشهای کارشناسی نظام یافته است که چارچوبی برای ارزشیابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید به دست میدهد. دانش، در ذهن دانشور به وجود آمده و به کار میرود. دانش در سازمانها نه تنها در مدارک و ذخایر دانش، بلکه در رویههای کاری، فرآینــدهای سازمانی، اعمال و هنجارها مجسم میشود.(داونپورت و پروساک)
+ دانش ایدهها، فهمها و درس آموخته شده ما در طول زمان است. درسها و ایدههایی که با کنار هم نهادن اطلاعات دریافتی از منابع مختلف و درگذر زمان به آن دست یافتهایم.(ماهنامه مدیریت دانش سازمانی – آبان ۸۳)
+ دانش، مجموعه كل شناختها و مهارتهايي است كه افراد براي حل مسئله به كار مي برند.
- مفهوم خرد (معرفت)
وقتی که دانش برای تصمیمگیری و بهبود تصمیمات، فرآیندها و بهرهوری یا سودآوری به کار گرفته میشود تبدیل به خرد میشود. برای خردمند بودن، افراد نه تنها باید دانش کسب کنند بلکه باید فهم کاملی از اصول حاکم برآن دانش را نیز داشته باشند.
- مديريت دانش
مدیریت دانش شامل تصرف دانش، خرد، تجربیات با ارزش افزوده کارکنان سازمان، آسان کردن بازیابی دوباره و نگهداری آن به عنوان دارایی سازمان است. مدیریت دانش کوششی برای تبدیل دانش کارکنان (سرمایه انسانی) به دارایی مشترک سازمانی (سرمایه فکری ساختاری) است.
در واقع مدیریت دانش آن اقداماتیست که انجام میدهیم تا سازمان، سریعتر و اثربخشتر به اهداف خود برسد.
ارائه دانشی درست، در قالبی درست، در زمان درست، برای اشخاص درست و با هزینهای درست ماهیت عملکرد درست مدیریت دانش است.
مدیریت دانش جمع آوری دانشی است که از تجربیات موجود بدست آمدهاند.
آشنایی با تعدادی ازمدلهای مديريت دانش
مدل هیسیک (۲۰۰۰) از چهار فرایند زیر تشکیل شده است:
- خلق کن : این امر به توانایی یادگیری و ارتباط بر می گردد. توسعه این قابلیت ، تجربه
- تسهیم دانش ، ایجاد ارتباط بین ایده ها و ساختن ارتباط های متقاطع با دیگرموضوعات ، از این اهمیت کلیدی برخوردار است.
- ذخیره کن به عنوان دومین عنصر مورد نیاز مدیریت دانش است که از طریق آن،قابلیت ذخیره سازمان یافته ای که امکان جستجوی سریع اطلاعات ، دسترسی به اطلاعات برای کارمندان دیگر و تسهیم موثر دانش فراهم می شود، به وجود می آید در این سامانه باید ، دانش های لازم به آسانی برای استفاده همگان ذخیره شود.
- نشرکن: این فرایند به توسعه یک روح جمعی که در آم افراد به عنوان همکاران درجهت دنبال کردن اهداف مشترک ، احساس پیوستگی به هم داشته و در فعالیتهایشان به یکدیگر وابسته اند ، کمک می کند. .
- به کار ببر: چهارمین فرایند، از این ایده آغاز میشود که ایجاد دانش ، بیشتر توسط کاربرد عینی دانش جدید میسر است ، این عنصر ،دایره فرایند مرکزی مدیریت دانش متحد را تکمیل می کند.
مدل “بک من”
“بک من “(۱۹۹۹) هشت مرحله زیر را برای فرایند مدیریت دانش پیشنهاد داده است :
- شناسایی کردن، تعیین صلاحیت های درونی منبع استراتژی ، قلمرو دانش
- تسخیر کردن : رسمی کردن دانش موجود.
- انتخاب کردن: تعیین ارتباط دانش ،ارزش و دقت ، رفع دانش های ناسازگار.
- ذخیره کردن : معرفی حافظه یکی شده در مخزن دانش با انواع الگوهاد دانش.
- پخش کردن: توزیع دانش برای استفاده کنندگان به طور خودکار بر پایه علاقه و کار و تشریک مساعی دانش در میان گروه ها۔
- به کار بردن باز یافتن و استفاده دانش در تصمیم گیری ها، حل مسائل ، خود کار کردن و پشتیبانی کار و مددکاری شغل و آموزش
- ایجاد کردن تولید دانش جدید در حین تحقیقات ، تجربه کردن کار و فکر خلاق
- تجارت کردن ، فروش و معامله ، توسعه و عرضه کردن دانش جدید به بازار در قالب محصولات و خدمات
مدل نوناكا و تاكوچي
محققان ژاپني مديريت، نوناكا و تاكوچي تاثير بسياري بر مباني مديريت دانش داشته اند. مفهوم دانش پنهان و دانش آشكار توسط نوناكا براي طرح ريزي نظريه يادگيري سازماني معرفي شده است. در اين تقسيم بندي، با توجه به همگرايي بين شكل هاي پنهان و آشكار دانش، آنان مدلي را پايهگذاري كردهاند كه به نام خودشان معروف شده است.
اين مدل، تمركز خود را بر دو نوع دانش آشكار و نهان مبذول داشته، به نحوه تبديل آنها به يكديگر و نيز چگونگي ايجاد آن در تمامي سطوح فردي، گروهي و سازماني توجه دارد.
در اين مدل پويا، نحوه استفاده و تبديل اين دو دانش و چگونگي مديريت دانش در اين زمينه، به صورت حركت مارپيچي ، فرآیندی مستمر فرض شده است.
- اجتماعي نمودن
پنهان به پنهان: انتقال دانش نامشهود يك فرد به فرد ديگر، براي انجام موثر اين فرآيند بايد ميان افراد، فرهنگ مشترك و توانايي كار گروهي ايجاد شود. كه با استفاده از نظريه هاي اجتماعي و همكاري ميسر مي شود. نشست گروهي كه تجربيات را توضيح داده، درباره آن بحث ميكند، فعاليتي است، كه در آن اشتراك دانش پنهان مي تواند رخ دهد.
- بيروني سازي
پنهان به آشكار: تبديل دانش نامشهود به دانش مشهود. در اين حالت فرد مي تواند دانش خود را در قالب مطالب منظم، سمينار،كارگاه آموزشي به ديگران ارايه دهد گفتگوهاي ميان يك گروه، در پاسخ به پرسش ها يا برداشت از رخدادها، از جمله فعاليت هاي معمولي هستند كه اين نوع از تبديل در آنها رخ ميدهد.
- پيوند برقرار كردن
آشكار به آشكار در اين مرحله، حركت، از دانش آشكار فردي، به سمت دانش آشكار گروهي و ذخيره سازي آن صورت مي پذيرد و با توجه به استفاده از دانش موجود، امكان حل مسائل از طريق گروه فراهم شده، به دنبال آن دانش، توسعه مي يابد.
- دروني سازي
به پنهان: در اين مرحله، دانش آشكار به دست آمده در سازمان، نهادينه مي شود. همچنين گذراندن اين مرحله براي افراد، آفرينش دانش ضمني جديد شخصي را نيز در پي دارد (كسب دانش پنهان جديد از دانش آشكار موجود
مدل پایه های ساختمان دانش
این مدل توسط ” پرو بست” ، روب و رماردت (۲۰۰۲) به نام “مدل پایه های سنگ بنای ) ساختمان مدیریت دانش” نام گذاری شده است. همان گونه که پیشتر گفته شد، با توجه به جنبه کاربردی تر این مدل، در پایان مطالب این بخش ، آن را به عنوان مدل نسبتا کاملی – که نکات مثبت همه مدل ها را تقریبا در بر می گیرد – مورد توجه بیشتر قرار خواهیم داد.
طراحان مدل یاد شده، مدیریت دانش را به صورت سیکل دینامیکی می بینند که در چرخش دایم است. مراحل این مدل ، شامل هشت جزء، متشکل از دو سیکل: درونی و بیرونی است.
سیکل درونی به وسیله بلوک های: کشف (شناسایی، کسب ، توسعه، تسهیم .کاربرد بهره برداری و نگهداری از دانش، ساخته می شود • سیکل بیرونی شامل بلوکهای اهداف دانش و ارزیابی آن است که سیکل مدیریت
دانش را مشخص می نماید. کامل کننده این دو سیكل “بازخور” است.
نحوه عملکرد پایه های این مدل به شرح زیر است:
- تعیین هدف های دانش؛ هدف های مدیریت دانش، باید از هدف های اصلی سازمان نشات گرفته و در دو سطح استراتژیک و عملیاتی مشخص شوند.
- طرح استراتژیک : تبدیل و نگهداری سازمان بر مبنای مدیریت دانش و همچنین ایجاد فرهنگ و سیاستهای لازم در این زمینه انجام می شود
- سطح عملیاتی: که در این سطح ، با توجه به هدف ها باید نحوه شناسایی .استفاده ، توزیع، کاربرد و نگهداری دانش، مشخص و برنامه های لازم برای دستیابی به آنها در زمان معین ، طراحی شود و به مرحله اجرا در آید.
- شناسایی دانش، با طرح این پرسش که آیا می دانیم که چه می دانی؟” باید انجام این وظیفه مدیریت دانش یعنی مرحله کشف دانش را آغاز کرن ا بسیاری از سازمانها به خاطر تاآشنا بودن با دانش خود در تصمیم گیری ها و هدف گذاری هایشان دچار مشکل می شوند، البته ناگفته نماند که شناسایی منابع دانش درون و بیرون سازمان، به همراه هم انجام می شود
- کسب دانش، در این مرحله. دانش ها باید از بازار داخلی و خارجی نظیر دانش های مربوط به مشتری، تولید، همکاران به رقبای از تابع شناسایی شده در مرحله کشف کسبه گردد و نیز مشخص نمودن آنکه به قابلیت هایی را می توان از خارج خریداری آ تهیه گرد و مورد استفاده قرار داد، مورد توجه قرار می گیرد شه)
- توسعه دانش، با توجه به پایه های موجود، باید دانش سازمان را گسترش داد، البته این امر، شامل توسعه قابلیت ، محصول، ایده های جدید
- تسهیم دانش ، مسائلی همچون چگونگی به اشتراک گذاری دانش موجود و انتقال آن به محل مناسب و مورد نیاز و چگونگی انتقال دانش ، به گونه ای که در سازمان قابل دسترسی و استفاده باشد و نیز چگونگی انتقال دانش از سطح فردی به سطح دانش گروهی و سرانجام سطح دانش سازمانی ، از جمله مواردی است که در دستور کار این بخش از مدیریت دانش فرار می گیرد
- استفاده از دانش، اطمینان به استفاده هستید از دانش در سازمان، مربوط به این قسمت است، در این بخش، موانعی بر سر راه استاده شد از دانش جدید است که باید شناسایی و وفي شوند تا از آن بتوان به طور عملی در ارایه خدمات و محصولات دانش استفاده کرد و نگهداری دانش، ذخیره و نگهداری و روزآمدگردان دانش به این بخش مربوط می شود. این روش ، از نابودی دانش جلوگیری کرده به آن اجازه اینکه مورد استفاده قرار گیرد را می دهد که البته در این راستا باید ساز و کارهای مناسبی برای به روز کردن سیستم ایجاد شود
- ارزیابی دانش: نحوه رسیدن به هدف های نین و استفاده از نتایج آن به عنوان بازخوره برای تعیین با اصلاح هدف، به این بخش مری است. با نگاه به نتایج بعضا کیتی این فرایند و ضروری است و آنها را با توجه به نتایج کنی و هزینه های انجام شده در این زمینه، مورد ارزیابی قرار داد